معنی فارسی phrenoward

B1

فِرِنَوارد به شیوه‌هایی اشاره دارد که بر روی بهبود وضعیت روانی تمرکز می‌کنند.

Directed or oriented toward the mind.

example
معنی(example):

این درمان فِرِنَوارد بود و بر سلامت روان تمرکز داشت.

مثال:

The therapy was phrenoward, focusing on mental health.

معنی(example):

رویکردهای فِرِنَوارد رفاه روانی را ترویج می‌کنند.

مثال:

Phrenoward approaches promote psychological well-being.

معنی فارسی کلمه phrenoward

: معنی phrenoward به فارسی

فِرِنَوارد به شیوه‌هایی اشاره دارد که بر روی بهبود وضعیت روانی تمرکز می‌کنند.