معنی فارسی phyllotaxic

B1

فیلو تاکسیک به ویژگی‌ها و اصول مرتبط با نحوه‌ قرارگیری برگ‌ها که تأثیراتی در تعامل گیاه با محیط دارد اشاره دارد.

Pertaining to the principles and characteristics of leaf arrangement that affect plant interaction with the environment.

example
معنی(example):

چیدمان‌های فیلو تاکسیک می‌توانند بر نحوه تعامل گیاهان با محیطشان تأثیر بگذارند.

مثال:

Phyllotaxic arrangements can influence how plants interact with their environment.

معنی(example):

درک اصول فیلو تاکسیک برای باغداران بسیار مهم است.

مثال:

Understanding phyllotaxic principles is key for horticulturists.

معنی فارسی کلمه phyllotaxic

: معنی phyllotaxic به فارسی

فیلو تاکسیک به ویژگی‌ها و اصول مرتبط با نحوه‌ قرارگیری برگ‌ها که تأثیراتی در تعامل گیاه با محیط دارد اشاره دارد.