معنی فارسی physiologies
B2تعریف کامل به فارسی: مطالعات در مورد عملکردها و سیستمهای بدنی موجودات زنده.
The branch of biology that deals with the normal functions of living organisms and their parts.
- NOUN
example
معنی(example):
فیزیولوژیهای مختلف میتوانند به نتایج سلامتی متفاوتی منجر شوند.
مثال:
Different physiologies can lead to varying health outcomes.
معنی(example):
محققان به مطالعه فیزیولوژی انواع مختلف گونهها میپردازند.
مثال:
Researchers study the physiologies of various species.
معنی فارسی کلمه physiologies
:
تعریف کامل به فارسی: مطالعات در مورد عملکردها و سیستمهای بدنی موجودات زنده.