معنی فارسی physiologus
C1تعریف کامل به فارسی: کتاب یا متنی که به مطالعه رفتار حیوانات و طبیعت میپردازد.
A work or text concerning the study of nature and animal behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
فیزیولوگ به بینشهایی در مورد درک باستانی رفتار حیوانات ارائه داد.
مثال:
The physiologus provided insights into ancient understanding of animal behavior.
معنی(example):
متون فیزیولوگ قرون وسطی برای درک طبیعت مهم بودند.
مثال:
Medieval physiologus texts were important for understanding nature.
معنی فارسی کلمه physiologus
:
تعریف کامل به فارسی: کتاب یا متنی که به مطالعه رفتار حیوانات و طبیعت میپردازد.