معنی فارسی physiopathology
C1فیزیواپاتولوژی، مطالعه نحوه تأثیر بیماریها بر فرآیندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیک بدن است.
The study of the functional changes that accompany a particular syndrome or disease.
- NOUN
example
معنی(example):
فیزیواپاتولوژی بررسی میکند که بیماریها چگونه بر بدن تأثیر میگذارند.
مثال:
Physiopathology studies how diseases affect the body.
معنی(example):
درک فیزیواپاتولوژی به توسعه درمانهای جدید کمک میکند.
مثال:
Understanding physiopathology helps in developing new treatments.
معنی فارسی کلمه physiopathology
:
فیزیواپاتولوژی، مطالعه نحوه تأثیر بیماریها بر فرآیندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیک بدن است.