معنی فارسی pichey

B2

پارچه‌ای نرم و لطیف با رنگ‌های خاص.

A soft, delicate fabric often used in clothing.

example
معنی(example):

پارچه پیچای نرم و دلپذیر به لمس بود.

مثال:

The pichey fabric was soft and pleasant to touch.

معنی(example):

او رنگ پیچای را برای لباسش انتخاب کرد.

مثال:

She chose a pichey color for her dress.

معنی فارسی کلمه pichey

: معنی pichey به فارسی

پارچه‌ای نرم و لطیف با رنگ‌های خاص.