معنی فارسی piecemealwise
B1به صورت جزئی، اشاره به انجام یک کار بخش به بخش به جای انجام کامل.
In a piece-by-piece manner; refers to completing something in stages rather than all at once.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه به شکل جزئی انجام شد و هر بخش در زمانهای مختلف تمام شد.
مثال:
The project was completed piecemealwise, with each section finished at different times.
معنی(example):
آنها رویکردی جزئی برای حل تدریجی مشکل انتخاب کردند.
مثال:
They adopted a piecemealwise approach to solve the problem gradually.
معنی فارسی کلمه piecemealwise
:
به صورت جزئی، اشاره به انجام یک کار بخش به بخش به جای انجام کامل.