معنی فارسی pierceable
B1قابل سوراخ کردن، به موادی اطلاق میشود که به بافتی نازک و نرم اشاره دارد که به راحتی با اشیاء تیز سوراخ میشود.
Capable of being pierced or penetrated, typically describing a material's texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده نازک و به راحتی با یک سوزن قابل سوراخ کردن بود.
مثال:
The material was thin and easily pierceable with a needle.
معنی(example):
او یک پارچه قابل سوراخ کردن را برای پروژه دوختش انتخاب کرد.
مثال:
He chose a pierceable fabric for his sewing project.
معنی فارسی کلمه pierceable
:
قابل سوراخ کردن، به موادی اطلاق میشود که به بافتی نازک و نرم اشاره دارد که به راحتی با اشیاء تیز سوراخ میشود.