معنی فارسی piercingness
B2شدت و عمق یک صدا یا حس، که به طرز ویژهای جلب توجه میکند.
The quality of being sharp, intense, and striking, especially in sound or insight.
- NOUN
example
معنی(example):
شدت صدای او توجه همه را در اتاق جلب کرد.
مثال:
The piercingness of her voice captured the attention of everyone in the room.
معنی(example):
او به شدت دیدگاه هنرمند در آثارش احترام گذاشت.
مثال:
He admired the piercingness of the artist's perspective in her work.
معنی فارسی کلمه piercingness
:
شدت و عمق یک صدا یا حس، که به طرز ویژهای جلب توجه میکند.