معنی فارسی piercent
B1درجه یک مورد یا مفهوم، معمولاً به نسبت یا نگرش اشاره دارد.
The quality or degree of something, typically used in a descriptive or comparative sense.
- OTHER
example
معنی(example):
درجه روشنایی تأثیری جادوئی در اتاق ایجاد کرد.
مثال:
The piercent of light created an enchanting effect in the room.
معنی(example):
آنها قدرت استدلال را اندازه‌گیری کردند تا تأثیر آن را مشخص کنند.
مثال:
They measured the piercent of the argument to determine its impact.
معنی فارسی کلمه piercent
:
درجه یک مورد یا مفهوم، معمولاً به نسبت یا نگرش اشاره دارد.
