معنی فارسی piggier
B1نسبت به اشیاء، به معنای بیشتر بودن مقدار و حجم به کار میرود.
An informal comparative form of 'pig', often used to indicate an increase or more of something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بیان کرد که قلک او هر ماه پرتر میشود.
مثال:
She expressed that her piggie bank was getting piggier every month.
معنی(example):
با هر سکه، آن پرتر شد!
مثال:
With each coin, the piggier it became!
معنی فارسی کلمه piggier
:
نسبت به اشیاء، به معنای بیشتر بودن مقدار و حجم به کار میرود.