معنی فارسی pigherd

B1

شخصی که مسئولیت نگهداری و مدیریت خوک‌ها را بر عهده دارد.

A person who tends to or manages pigs.

example
معنی(example):

کشاورز یک گله‌دار خوک استخدام کرد تا خوک‌ها را مدیریت کند.

مثال:

The farmer hired a pigherd to manage the swine.

معنی(example):

در زمان‌های باستان، یک گله‌دار خوک برای معیشت بسیاری از خانواده‌ها حیاتی بود.

مثال:

In ancient times, a pigherd was crucial for the livelihood of many families.

معنی فارسی کلمه pigherd

: معنی pigherd به فارسی

شخصی که مسئولیت نگهداری و مدیریت خوک‌ها را بر عهده دارد.