معنی فارسی pilfery
B1دزدی کوچک، سرقتهای خفی و غیرقابل توجه که معمولاً در محیطهای عمومی یا داخلی اتفاق میافتد.
The act of stealing small items, often unnoticed and in a casual manner.
- NOUN
example
معنی(example):
دزدی کوچک در دفتر نگرانکننده بود.
مثال:
The pilfery in the office was alarming.
معنی(example):
گزارشهای مربوط به دزدیهای کوچک در ماههای اخیر افزایش یافته است.
مثال:
Reports of pilfery have increased in recent months.
معنی فارسی کلمه pilfery
:
دزدی کوچک، سرقتهای خفی و غیرقابل توجه که معمولاً در محیطهای عمومی یا داخلی اتفاق میافتد.