معنی فارسی pilferment

B1

سرقت جزئی یا دزدی، به خصوص از منابع مانند موجودی.

The act of stealing in small amounts, especially from total inventory.

example
معنی(example):

شرکت با ادعاهایی درباره سرقت توسط کارمندانش روبرو شد.

مثال:

The company faced allegations of pilferment by its staff.

معنی(example):

سرقت موضوعی جدی بود که نیاز به توجه فوری داشت.

مثال:

Pilferment was a serious issue that needed immediate attention.

معنی فارسی کلمه pilferment

: معنی pilferment به فارسی

سرقت جزئی یا دزدی، به خصوص از منابع مانند موجودی.