معنی فارسی pilger

B2

کسی که مسئول حمل و نقل یا تأمین کالاها در یک کشتی یا عملیات است.

A person responsible for transporting or supplying goods, often in a maritime setting.

example
معنی(example):

او به عنوان یک تفنگدار در کشتی کار می‌کرد و مسئول تأمین کالا بود.

مثال:

He served as a pilger on the ship, responsible for supplies.

معنی(example):

تفنگدار اطمینان حاصل کرد که همه بارها در طول سفر ایمن شده‌اند.

مثال:

The pilger ensured that all cargo was secured during the journey.

معنی فارسی کلمه pilger

: معنی pilger به فارسی

کسی که مسئول حمل و نقل یا تأمین کالاها در یک کشتی یا عملیات است.