معنی فارسی pilpul
C1پیلپول، نوعی بحث تحلیلی و جدلی در مورد متون مقدس یهودی، با هدف بررسی جوانب مختلف یک موضوع.
An intricate form of debate or discussion, often concerning religious texts.
- NOUN
example
معنی(example):
ربّی به بحث پیلپول درباره تلمود پرداخت.
مثال:
The rabbi engaged in a pilpul discussion about the Talmud.
معنی(example):
پیلپول معمولاً شامل استدلالهای پیچیده است.
مثال:
Pilpul often involves intricate argumentation.
معنی فارسی کلمه pilpul
:
پیلپول، نوعی بحث تحلیلی و جدلی در مورد متون مقدس یهودی، با هدف بررسی جوانب مختلف یک موضوع.