معنی فارسی pilpulistic
B2پیلپولستیک، مربوط به نوعی از استدلال یا بحث که ویژگیهای پیلپول را دارد.
Relating to a method of argument or discussion that exemplifies pilpul.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پیلپولستیک او بحثها را جذابتر کرد.
مثال:
His pilpulistic approach made the arguments more engaging.
معنی(example):
یک سبک پیلپولستیک معمولاً دیدگاههای عمیقتری را آشکار میکند.
مثال:
A pilpulistic style often reveals deeper insights.
معنی فارسی کلمه pilpulistic
:
پیلپولستیک، مربوط به نوعی از استدلال یا بحث که ویژگیهای پیلپول را دارد.