معنی فارسی pilpulist
C1پیلپولست، کسی که به بحث و جدل پیچیده مخصوصاً در مورد متون دینی میپردازد.
A person who engages in intricate debates or analyses, particularly in religious contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
او خود را یک پیلپولست میدانست و همیشه به نقد نظرات رایج میپرداخت.
مثال:
She considered herself a pilpulist, always questioning conventional views.
معنی(example):
به عنوان یک پیلپولست، او در چالشهای فکری شکوفا میشد.
مثال:
As a pilpulist, he thrived on intellectual challenges.
معنی فارسی کلمه pilpulist
:
پیلپولست، کسی که به بحث و جدل پیچیده مخصوصاً در مورد متون دینی میپردازد.