معنی فارسی pimplo

B1

اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به مشکلات خفیف پوستی و جوش‌های کوچک.

A colloquial term used to refer to mild skin issues and small pimples.

example
معنی(example):

پیمپلو معمولاً در گفتار محاوره‌ای برای بحث در مورد مشکلات پوستی استفاده می‌شود.

مثال:

Pimplo is often used in colloquial speech for discussing skin issues.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، اصطلاح پیمپلو به‌طور شوخی برای توصیف آکنه خفیف به‌کار می‌رود.

مثال:

In some cultures, the term pimplo is humorously applied to describe mild acne.

معنی فارسی کلمه pimplo

: معنی pimplo به فارسی

اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به مشکلات خفیف پوستی و جوش‌های کوچک.