معنی فارسی pinchbeck
B1پینچ‌بانک، نوعی فلز که شبیه به طلا است اما واقعاً باارزش نیست.
A type of metal used to imitate gold, often regarded as cheap or inferior.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An alloy of copper and zinc once used as imitation gold for cheap jewelry.
adjective
معنی(adjective):
Made of pinchbeck.
معنی(adjective):
Sham; spurious, artificial; being a cheap substitution; only superficially attractive.
example
معنی(example):
جواهر زیبا به نظر می‌رسید، اما در واقع پینچ‌بانک بود.
مثال:
The jewelry looked beautiful, but it was actually pinchbeck.
معنی(example):
او سعی کرد پینچ‌بانک را به عنوان طلا واقعی به نمایش بگذارد.
مثال:
He tried to pass off the pinchbeck as real gold.
معنی فارسی کلمه pinchbeck
:
پینچ‌بانک، نوعی فلز که شبیه به طلا است اما واقعاً باارزش نیست.
