معنی فارسی placentigerous
B1گونهای از جانوران که در آنها جفت به طور مستقیم به جنینها مواد مغذی منتقل میکند.
Referring to organisms that nourish their embryos through a placenta.
- NOUN
example
معنی(example):
گونههای جفتبر دارای سازگاری منحصر به فردی برای پرورش فرزندانشان هستند.
مثال:
The placentigerous species has a unique adaptation for nurturing its young.
معنی(example):
حیوانات جفتبر تغذیه مستقیم به جنینهای خود ارائه میدهند.
مثال:
Placentigerous animals provide direct nourishment to their embryos.
معنی فارسی کلمه placentigerous
:
گونهای از جانوران که در آنها جفت به طور مستقیم به جنینها مواد مغذی منتقل میکند.