معنی فارسی placentography

B1

روش تصویربرداری برای بررسی و تحلیل وضعیت جفت.

A method for imaging the placenta, often used in medical diagnostics.

example
معنی(example):

جفت‌نگاری تکنیکی است که برای تجسم جفت استفاده می‌شود.

مثال:

Placentography is a technique used to visualize the placenta.

معنی(example):

پزشک از جفت‌نگاری برای تحلیل سلامت جفت استفاده کرد.

مثال:

The doctor used placentography to analyze the placenta's health.

معنی فارسی کلمه placentography

: معنی placentography به فارسی

روش تصویربرداری برای بررسی و تحلیل وضعیت جفت.