معنی فارسی plaistering
B1عمل پلاستر کردن؛ عملی که در آن سطحی با پلاستر پوشانده میشود.
The action of applying plaster to a surface.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال پلاستر کردن ساختمان جدید هستند.
مثال:
They are plaistering the new building.
معنی(example):
پلاستر کردن دیوارها به مهارت زیادی نیاز دارد.
مثال:
Plaistering the walls takes a lot of skill.
معنی فارسی کلمه plaistering
:
عمل پلاستر کردن؛ عملی که در آن سطحی با پلاستر پوشانده میشود.