معنی فارسی planeted

B1

توصیف دنیایی که شامل سیارات است، معمولاً در داستان‌های علمی تخیلی یا بحث‌های علمی استفاده می‌شود.

Referring to a world that contains planets; often seen in literary or scientific contexts.

example
معنی(example):

رمان فانتزی در دنیای سیاره‌ای به طور منحصر به فردی طراحی شده بود.

مثال:

The fantasy novel was set on a planeted world uniquely designed.

معنی(example):

مفهوم یک پیکربندی سیاره‌ای در نجوم ضروری است.

مثال:

The concept of a planeted configuration is essential in astronomy.

معنی فارسی کلمه planeted

: معنی planeted به فارسی

توصیف دنیایی که شامل سیارات است، معمولاً در داستان‌های علمی تخیلی یا بحث‌های علمی استفاده می‌شود.