معنی فارسی planetic
B1مربوط به سیارات یا ویژگیهایی که مشخصات یک سیاره را نشان میدهد.
Pertaining to the characteristics or features of planets.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای سیارهای منظره جالب بودند.
مثال:
The planetic features of the landscape were fascinating.
معنی(example):
در این مستند، آنها اکوسیستمهای سیارهای را بررسی کردند.
مثال:
In the documentary, they explored planetic ecosystems.
معنی فارسی کلمه planetic
:
مربوط به سیارات یا ویژگیهایی که مشخصات یک سیاره را نشان میدهد.