معنی فارسی plastidome

B1

پلاستیدوم، مجموعه‌ای از ساختارهای درون پلاستیدها است که در پروسه‌های بیوشیمیایی سلول نقش دارند.

The collection of structures within plastids that are essential for biochemical processes.

example
معنی(example):

پلاستیدوم شامل ساختارهای مختلفی است که برای فتوسنتز مهم هستند.

مثال:

The plastidome contains various structures important for photosynthesis.

معنی(example):

دانشمندان در حال بررسی ترکیب پلاستیدوم هستند.

مثال:

Scientists are examining the composition of the plastidome.

معنی فارسی کلمه plastidome

: معنی plastidome به فارسی

پلاستیدوم، مجموعه‌ای از ساختارهای درون پلاستیدها است که در پروسه‌های بیوشیمیایی سلول نقش دارند.