معنی فارسی platformistic
B2مرتبط با طراحی و ویژگیهای پلتفرم، به ویژه در زمینه تکنولوژی و نرمافزار.
Relating to the features and design of a platform, especially in technology and software.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی پلتفورمی نرمافزار اجازه ادغام آسان را میدهد.
مثال:
The platformistic design of the software allows for easy integration.
معنی(example):
رویکرد پلتفورمی او به متحد کردن تیمهای مختلف کمک کرد.
مثال:
Her platformistic approach helped bring different teams together.
معنی فارسی کلمه platformistic
:
مرتبط با طراحی و ویژگیهای پلتفرم، به ویژه در زمینه تکنولوژی و نرمافزار.