معنی فارسی platformless
B1بدون پلتفرم، به معنای عدم وابستگی به یک پلتفرم خاص برای عملکرد.
Not dependent on a specific platform for operation or functionality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خدمات بدون پلتفرم آزادی بیشتری به کاربران ارائه داد.
مثال:
The platformless service provided more flexibility to users.
معنی(example):
آنها نسخهای بدون پلتفرم از اپلیکیشن را برای کاربران موبایل راهاندازی کردند.
مثال:
They launched a platformless version of the app for mobile users.
معنی فارسی کلمه platformless
:
بدون پلتفرم، به معنای عدم وابستگی به یک پلتفرم خاص برای عملکرد.