معنی فارسی platformism
B1مفهوم یا فلسفهای که بر اساس استفاده و تعامل میان پلتفرمها شکل گرفته است.
A philosophy or approach advocating the use and interaction between different platforms.
- NOUN
example
معنی(example):
این جنبش به پلتفرمیسم برای یکپارچهسازی جوامع تکنولوژیکی مختلف اعتقاد دارد.
مثال:
The movement advocates platformism to unify multiple tech communities.
معنی(example):
پلتفرمیسم میتواند همکاری بین گروههای مختلف را افزایش دهد.
مثال:
Platformism can enhance collaboration among different groups.
معنی فارسی کلمه platformism
:
مفهوم یا فلسفهای که بر اساس استفاده و تعامل میان پلتفرمها شکل گرفته است.