معنی فارسی platybrachycephalous
B1ویژگیهایی که مربوط به جمجمههای عریض و کوتاه هستند.
Characteristics related to broad, short skulls.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار پلاتیبرکیسفالی جمجمه بر روی توسعه مغز تأثیر میگذارد.
مثال:
The platybrachycephalous structure of the skull influences brain development.
معنی(example):
محققان در حال بررسی ویژگیهای پلاتیبرکیسفالی در چندین گونه هستند.
مثال:
Researchers are examining the platybrachycephalous features in several species.
معنی فارسی کلمه platybrachycephalous
:
ویژگیهایی که مربوط به جمجمههای عریض و کوتاه هستند.