معنی فارسی playlike
B1به معنای بازی کردن به شیوهای مشابه یا تقلید از فرد یا چیزی دیگر.
To act or behave in a manner similar to someone or something else.
- VERB
example
معنی(example):
او میخواهد مانند یک ورزشکار حرفهای بازی کند.
مثال:
He wants to playlike a professional athlete.
معنی(example):
کودکان اغلب مانند شخصیتهای برنامههای محبوبشان بازی میکنند.
مثال:
Kids often playlike characters from their favorite shows.
معنی فارسی کلمه playlike
:
به معنای بازی کردن به شیوهای مشابه یا تقلید از فرد یا چیزی دیگر.