معنی فارسی playmonger
B2کسی که در زمینه نمایشنامهها یا اجراهای نمایشی فعالیت میکند.
A person who engages in the business or promotion of theatrical plays.
- NOUN
example
معنی(example):
تاجر نمایش به خاطر مجموعه وسیع خود از نوشتهها شناخته میشد.
مثال:
The playmonger was known for his vast collection of scripts.
معنی(example):
به عنوان یک تاجر نمایش، او اغلب کارگاههایی برای بازیگران تازهکار برگزار میکند.
مثال:
As a playmonger, he often holds workshops for aspiring actors.
معنی فارسی کلمه playmonger
:
کسی که در زمینه نمایشنامهها یا اجراهای نمایشی فعالیت میکند.