معنی فارسی plentifully
B1به طور فراوان، در اشاره به وجود مقدار زیادی از چیزی.
In a large quantity; abundantly.
- ADVERB
example
معنی(example):
محصولات امسال به طور فراوانی به خاطر باران رشد کردند.
مثال:
The crops grew plentifully this year due to the rain.
معنی(example):
کتابخانه به طور فراوانی با کتابهای جدید پر شده بود.
مثال:
The library was filled plentifully with new books.
معنی فارسی کلمه plentifully
:
به طور فراوان، در اشاره به وجود مقدار زیادی از چیزی.