معنی فارسی plentify

B1

به سطحی از وفور رساندن، افزایش یافتن در مقدار یا تعداد یک چیز.

To supply in abundance or in a plentiful manner.

example
معنی(example):

باید منابع‌مان را به وفور افزایش دهیم تا تقاضا را برآورده کنیم.

مثال:

We need to plentify our resources to meet demand.

معنی(example):

آنها قصد دارند قبل از رویداد منابع را به وفور افزایش دهند.

مثال:

They plan to plentify the supplies before the event.

معنی فارسی کلمه plentify

: معنی plentify به فارسی

به سطحی از وفور رساندن، افزایش یافتن در مقدار یا تعداد یک چیز.