معنی فارسی plinthless

B1

بدون پایِه، به طراحی یا شکلی اشاره دارد که دارای پایِه نیست و معمولاً به ایجاد ظاهری خاص کمک می‌کند.

Describing a design or shape that lacks a plinth, often contributing to a unique appearance.

example
معنی(example):

طراحی بدون پایِه بود و آن را منحصر به فرد ساخت.

مثال:

The design was plinthless, making it unique.

معنی(example):

مجسمه‌ای بدون پایِه ظاهری مدرن دارد.

مثال:

A plinthless statue has a modern look.

معنی فارسی کلمه plinthless

: معنی plinthless به فارسی

بدون پایِه، به طراحی یا شکلی اشاره دارد که دارای پایِه نیست و معمولاً به ایجاد ظاهری خاص کمک می‌کند.