معنی فارسی poblacion
B1جمعیتی که به یک منطقه جغرافیایی خاص تعلق دارد و در آن زندگی میکند.
A population, especially in context of a locality or community.
- NOUN
example
معنی(example):
پوبلاسیون بخش اصلی شهر است که مردم در آن جمع میشوند.
مثال:
The poblacion is the main part of the town where people gather.
معنی(example):
در پوبلاسیون، میتوانید فروشگاهها و رستورانها را پیدا کنید.
مثال:
In the poblacion, you can find shops and restaurants.
معنی فارسی کلمه poblacion
:
جمعیتی که به یک منطقه جغرافیایی خاص تعلق دارد و در آن زندگی میکند.