معنی فارسی pobedy
B1تعریف کامل به فارسی با ساختار دیکشنری
A term used to denote victory or triumph, especially in a competitive context.
- OTHER
example
معنی(example):
این پیروزی یک پوبدی برای تیم بود.
مثال:
The victory was a pobedy for the team.
معنی(example):
هر پوبدی به میراث تاریخی آنها افزوده میشود.
مثال:
Each pobedy adds to their historical legacy.
معنی فارسی کلمه pobedy
:
تعریف کامل به فارسی با ساختار دیکشنری