معنی فارسی poignancy

C1

حالت یا کیفیت احساساتی که اکثراً با غم و اندوه همراه است.

The state or quality of being poignant; deep emotional effect.

noun
معنی(noun):

The quality of being poignant

example
معنی(example):

در سخنرانی خداحافظی او احساسی قابل لمس از تلخی وجود داشت.

مثال:

There was a palpable poignancy to his goodbye speech.

معنی(example):

احساس تلخی داستان او همه را به گریه انداخت.

مثال:

The poignancy of her story moved everyone to tears.

معنی فارسی کلمه poignancy

: معنی poignancy به فارسی

حالت یا کیفیت احساساتی که اکثراً با غم و اندوه همراه است.