معنی فارسی pointswoman

B1

زنی که در یک موقعیت حرفه‌ای مسئولیت سرپرستی یا مربی‌گری دارد.

A woman who is a leader or a figure in a specific professional or competitive field.

example
معنی(example):

مربی زن، یک ارائه جذاب در کنفرانس ارائه داد.

مثال:

The pointswoman delivered an engaging presentation at the conference.

معنی(example):

او اولین مربی زن در صنعت خود شد.

مثال:

She became the first pointswoman in her industry.

معنی فارسی کلمه pointswoman

: معنی pointswoman به فارسی

زنی که در یک موقعیت حرفه‌ای مسئولیت سرپرستی یا مربی‌گری دارد.