معنی فارسی poisonings
B1مسمومیتها، حالتی که در آن فرد به دلیل مصرف ماده سمی دچار آسیب میشود.
Instances of being poisoned, often due to consumption of toxic substances.
- NOUN
example
معنی(example):
در سال جاری چندین مورد مسمومیت گزارش شده است.
مثال:
There have been several poisonings reported this year.
معنی(example):
مسمومیتهای غذایی میتوانند ناشی از مدیریت نادرست باشند.
مثال:
Food poisonings can result from improper handling.
معنی فارسی کلمه poisonings
:
مسمومیتها، حالتی که در آن فرد به دلیل مصرف ماده سمی دچار آسیب میشود.