معنی فارسی poisonlessness
B1عدم وجود سم، حالتی که در آن مواد سمی وجود ندارد.
The quality of being free from poison.
- NOUN
example
معنی(example):
بدون سم بودن این گیاه آن را محبوب کرده است.
مثال:
The poisonlessness of the herb makes it popular.
معنی(example):
بسیاری بدون سم بودن را در انتخابهای غذایی خود ترجیح میدهند.
مثال:
Many prefer poisonlessness in their food choices.
معنی فارسی کلمه poisonlessness
:
عدم وجود سم، حالتی که در آن مواد سمی وجود ندارد.