معنی فارسی poisonmaker

B1

سم‌ساز، کسی که مواد سمی تولید می‌کند.

A person who creates or manufactures poisons.

example
معنی(example):

سم‌سازی به خاطر خلقیات خطرناک خود مشهور بود.

مثال:

The poisonmaker was infamous for his dangerous creations.

معنی(example):

یک سم‌ساز می‌تواند از دانش خود برای خوب یا بد استفاده کند.

مثال:

A poisonmaker can use knowledge for good or evil.

معنی فارسی کلمه poisonmaker

: معنی poisonmaker به فارسی

سم‌ساز، کسی که مواد سمی تولید می‌کند.