معنی فارسی poisonwood

B1

نوعی درخت که با انواع سموم قوی آزاد می‌شود.

A type of tree that produces toxic substances.

example
معنی(example):

درخت چوب سمی باید به هر قیمتی از آن اجتناب شود.

مثال:

The poisonwood tree should be avoided at all costs.

معنی(example):

او در مورد چوب سمی زمانی که به جنگل بارانی رفت یاد گرفت.

مثال:

He learned about poisonwood when he visited the rainforest.

معنی فارسی کلمه poisonwood

: معنی poisonwood به فارسی

نوعی درخت که با انواع سموم قوی آزاد می‌شود.