معنی فارسی pollutedly
B1به معنای به طرز آلوده یا نا سالم، مخصوصاً در مورد محیط زیست.
In a manner that indicates pollution; in a contaminated state.
- ADVERB
example
معنی(example):
رودخانه به دلیل تخلیه زبالههای صنعتی به صورت آلوده جاری شد.
مثال:
The river flowed pollutedly due to industrial waste discharge.
معنی(example):
هوا در شهر به شدت آلوده بود و غبار معلق داشت.
مثال:
The air in the city was pollutedly heavy with smog.
معنی فارسی کلمه pollutedly
:
به معنای به طرز آلوده یا نا سالم، مخصوصاً در مورد محیط زیست.