معنی فارسی pollutive

B2

به معنای مسموم کننده یا آلوده کننده، به ویژه در مورد مواد و فعالیت‌های مضر.

Causing or resulting in pollution; harmful to the environment.

example
معنی(example):

اقدامات آلوده کننده کارخانه‌ها برای اکوسیستم مضر هستند.

مثال:

The pollutive actions of factories are harmful to the ecosystem.

معنی(example):

تلاش‌هایی برای کاهش انتشار آلاینده‌ها از خودروها در حال انجام است.

مثال:

Efforts are being made to reduce pollutive emissions from vehicles.

معنی فارسی کلمه pollutive

: معنی pollutive به فارسی

به معنای مسموم کننده یا آلوده کننده، به ویژه در مورد مواد و فعالیت‌های مضر.