معنی فارسی polygar
C1با یک فرمانده محلی یا شوالیه در تاریخ هند شناخته میشود که دارای قدرت و نفوذ بود.
A historical title referring to a local ruler or chieftain, especially in India.
- NOUN
example
معنی(example):
پولگار به خاطر دفاعهای استراتژیکاش شناخته شده بود.
مثال:
The polygar was known for his strategic defenses.
معنی(example):
بسیاری از پولگارها در طول درگیریها نبردهای خود را انجام میدادند.
مثال:
Many polygars conducted their own battles during the conflicts.
معنی فارسی کلمه polygar
:
با یک فرمانده محلی یا شوالیه در تاریخ هند شناخته میشود که دارای قدرت و نفوذ بود.