معنی فارسی polypragmacy
B1پلیپرگمسی به رفتار یا نگرش به انجام فعالیتها و کارهای متعدد اشاره دارد.
A term describing a tendency to engage in many activities without specialization.
- NOUN
example
معنی(example):
تنوع فعالیتهای او او را به انسانی با مهارت در زمینههای مختلف تبدیل کرده اما در هیچکدام متخصص نیست.
مثال:
His polypragmacy made him a jack of all trades but master of none.
معنی(example):
در پلیپرگمسی، یک فرد در فعالیتهای متعددی شرکت میکند بدون آنکه تخصص پیدا کند.
مثال:
In polypragmacy, a person engages in multiple activities without specializing.
معنی فارسی کلمه polypragmacy
:
پلیپرگمسی به رفتار یا نگرش به انجام فعالیتها و کارهای متعدد اشاره دارد.