معنی فارسی polypragmatic
B1پلیپرگماتیک به ویژگی یا کیفیت فردی اشاره دارد که در زمینههای مختلف کارایی دارد.
Relating to or characterized by engaging in multiple, varied activities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او رویکردی پلیپرگماتیک به حل مسائل دارد که به زوایای مختلف میپردازد.
مثال:
He has a polypragmatic approach to problem-solving, addressing multiple angles.
معنی(example):
داشتن رویکردی پلیپرگماتیک معمولاً به راهحلهای نوآورانه منجر میشود.
مثال:
Being polypragmatic often leads to innovative solutions.
معنی فارسی کلمه polypragmatic
:
پلیپرگماتیک به ویژگی یا کیفیت فردی اشاره دارد که در زمینههای مختلف کارایی دارد.