معنی فارسی polypragmatist
B1شخصی که رویکردهای چندگانه را در تحلیل یا حل مسائل به کار میبرد.
A person who employs multiple approaches to analyze or solve problems.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک چندجانبهگرا، او به تحلیل مسائل از زوایای مختلف اعتقاد دارد.
مثال:
As a polypragmatist, she believes in analyzing problems from various viewpoints.
معنی(example):
چندجانبهگرا در نظر گرفتن تمام جنبههای یک وضعیت را ارزشمند میداند.
مثال:
The polypragmatist finds value in considering all aspects of a situation.
معنی فارسی کلمه polypragmatist
:
شخصی که رویکردهای چندگانه را در تحلیل یا حل مسائل به کار میبرد.