معنی فارسی polypragmist

B1

شخصی که چندین جنبه را در نظر می‌گیرد و در مواجهه با مسائل پیچیده‌تر است.

A person who considers multiple aspects and is adept at dealing with complex issues.

example
معنی(example):

چندجانبه‌گرا غالباً فرصت‌هایی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند.

مثال:

The polypragmist often sees opportunities where others do not.

معنی(example):

به عنوان یک چندجانبه‌گرا، او پیچیدگی را در تصمیم‌گیری می‌پذیرد.

مثال:

As a polypragmist, he embraces complexity in decision-making.

معنی فارسی کلمه polypragmist

: معنی polypragmist به فارسی

شخصی که چندین جنبه را در نظر می‌گیرد و در مواجهه با مسائل پیچیده‌تر است.